طراحی سامانههای فضایی: فضاپیماها، ماهوارهها، ایستگاههای فضایی وتجهیزات آنها
قاسم حیدری؛ مریم کیانی؛ سید حسین پورتاکدوست؛ محمد سینجلی
دوره 13، شماره 3 ، مهر 1399، ، صفحه 25-38
چکیده
مدارهای هالهای به واسطه ویژگیهایی همچون حرکتهای تناوبی حول نقطه تعادلی برای رصد و مطالعه فضا اهمیت ویژهای دارند. از این رو، مقاله حاضر به طراحی مسیر انتقال بهینه به مدار هالهای پرداخته است. برای حل این مسئله کنترل بهینه از رویکرد هموتوپی در کنار روش پرتابی استفاده شدهاست. این روش باعث بهبود سرعت همگرایی و رسیدن به حدس اولیه ...
بیشتر
مدارهای هالهای به واسطه ویژگیهایی همچون حرکتهای تناوبی حول نقطه تعادلی برای رصد و مطالعه فضا اهمیت ویژهای دارند. از این رو، مقاله حاضر به طراحی مسیر انتقال بهینه به مدار هالهای پرداخته است. برای حل این مسئله کنترل بهینه از رویکرد هموتوپی در کنار روش پرتابی استفاده شدهاست. این روش باعث بهبود سرعت همگرایی و رسیدن به حدس اولیه بهتری میشود. مسیر بهینه طراحیشده، فضاپیمایی در مدار حول زمین را به یک مدار هالهای حول نقطه لاگرانژی L1 سیستم سه جسم زمین-ماه منتقل میکند. سیستم پیشران فضاپیما از نوع تراست-کم با ضربه ویژه ثابت در نظر گرفته شده است. رویکرد هموتوپی دامنه گستردهای دارد که از آن میان، روش ادامهی هموتوپی در این پژوهش مدنظر قرار گرفتهاست. هدف از مسیر طراحی شده، انتقال با کمینه مصرف سوخت است که به کمک رویکرد هموتوپی از تغییر شکل حل مساله کمینه مصرف انرژی به دست آمده است. در واقع رویکرد هموتوپی سبب تسهیل حل مساله دشوار کمینه مصرف سوخت شده است.
مریم کیانی؛ امیر شکوری؛ سید حسین پورتاکدوست؛ محمد سینجلی
دوره 11، شماره 1 ، خرداد 1397، ، صفحه 49-57
چکیده
در این مقاله روشی جامع برای دستیابی به مسیرهای انتقال مداری بهینه بین دو مدار بیضوی غیرصفحهای با استفاده از چند ضربه بر مبنای تکه مسیرهای لمبرت متوالی ارائه شده است. هدف، دستیابی به این مسیرها همراه با حداقل میزان مصرف سوخت است. از قابلیتهای این روش پیشنهادی میتوان به توانایی پیادهسازی برای تعداد دلخواه ضربه، تنوع مشخصات ...
بیشتر
در این مقاله روشی جامع برای دستیابی به مسیرهای انتقال مداری بهینه بین دو مدار بیضوی غیرصفحهای با استفاده از چند ضربه بر مبنای تکه مسیرهای لمبرت متوالی ارائه شده است. هدف، دستیابی به این مسیرها همراه با حداقل میزان مصرف سوخت است. از قابلیتهای این روش پیشنهادی میتوان به توانایی پیادهسازی برای تعداد دلخواه ضربه، تنوع مشخصات مدار ابتدایی و انتهایی و پوشش تمامی مسیرهای امکانپذیر قابل دستیابی به مدار هدف اشاره کرد. تعداد ضربهها به عنوان ورودی مسئله لحاظ شده و مکان و زمان اعمال ضربه به عنوان متغیرهای بهینهسازی درنظر گرفته شدهاست. با توجه به زیادبودن تعداد متغیرهای بهینهسازی، از روش حل شبه نیوتن جهت افزایش سرعت بهینهسازی کمک گرفته شده است. در راستای اعتبارسنجی روش پیشنهادی، ابتدا یک مسئلة انتقال مداری بین دو مدار دایروی بررسی شده و همگرایی حل حاصله به حل مسئله هاهمن نشان داده شده است. سپس، کارآیی روش پیشنهادی در مانورهای ملاقات و انتقال مداری نیز بررسی و نشان داده شده است.